در حال حاضر ، شکستگی های شعاع دیستال به روش های مختلفی مانند تثبیت گچ ، برش و کاهش داخلی ، براکت تثبیت خارجی و غیره تحت درمان قرار می گیرد. در میان آنها ، تثبیت صفحه Palmar می تواند به نتایج رضایت بخش تری برسد ، اما برخی از ادبیات گزارش می دهند که میزان عوارض آن به اندازه 16 ٪ است. اما اگر صفحه به درستی انتخاب شود ، می توان میزان عوارض را به طور مؤثر کاهش داد. مروری کوتاه از انواع ، نشانه ها و تکنیک های جراحی آبکاری کف دست برای شکستگی های شعاع دیستال ارائه شده است.
نوع شکستگی های شعاع دیستال
چندین سیستم طبقه بندی برای شکستگی وجود دارد ، از جمله طبقه بندی Müller AO بر اساس آناتومی و طبقه بندی Femandez بر اساس مکانیسم آسیب. در میان آنها ، طبقه بندی ناشناس از مزایای طبقه بندی های قبلی ترکیب می کند ، چهار نوع شکستگی اساسی را در بر می گیرد و شامل شکستگی های 4 قسمتی و شکستگی های Chaffer است که می تواند راهنمای خوبی برای کار بالینی باشد.
1. طبقه بندی مولر AO - شکستگی های جزئی داخل مفصلی
طبقه بندی AO به خوبی برای شکستگی های شعاع دیستال مناسب است و آنها را به سه نوع اصلی تقسیم می کند: نوع A خارج از مفصلی ، نوع B جزئی داخل مفصلی و شکستگی های مفصل کل. هر نوع بر اساس شدت و پیچیدگی شکستگی به ترکیبات مختلف زیر گروه ها تقسیم می شود.
نوع A: شکستگی خارج از مفصلی
A1 ، شکستگی استخوان ران ، شعاع به عنوان آسیب (A1.1 ، شکستگی ساقه اولنار ؛ A1.2 شکستگی ساده دیافیز اولنار ؛ A1.3 ، شکستگی کم نظیر دیافیز اولنار).
A2 ، شکستگی شعاع ، ساده ، با inset (A2.1 ، شعاع بدون شیب ؛ A2.2 ، شیب پشتی شعاع ، یعنی شکستگی Pouteau-Colles ؛ A2.3 ، شیب نخل ، یعنی شکستگی Goyrand-Smith).
A3 ، شکستگی شعاع ، کمیته (A3.1 ، کوتاه شدن محوری شعاع ؛ قطعه گوه A3.2 به شکل شعاع ؛ A3.3 ، شکستگی کمیته شعاع).
نوع B: شکستگی مفصلی جزئی
B1 ، شکستگی شعاع ، هواپیمای ساژیتال (B1.1 ، نوع ساده جانبی ؛ B1.2 ، نوع کمیته جانبی ؛ B1.3 ، نوع داخلی).
B2 ، شکستگی لبه پشتی شعاع ، یعنی شکستگی بارتون (B2.1 ، نوع ساده ؛ B2.2 ، شکستگی ساژیتال جانبی ترکیبی ؛ B2.3 ، جابجایی پشتی ترکیبی مچ).
B3 ، شکستگی لبه متاکارپال شعاع ، یعنی شکستگی ضد بارتون یا شکستگی Goyrand-Smith Type II (B3.1 ، قانون فمور ساده ، قطعه کوچک ؛ B3.2 ، شکستگی ساده ، قطعه بزرگ ؛ B3.3 ، شکستگی جمعی).
نوع C: شکستگی مفصلی کل
C1 ، شکستگی شعاعی با نوع ساده هر دو سطوح مفصلی و متافیز (C1.1 ، شکستگی مفصلی داخلی خلفی ؛ C1.2 ، شکستگی ساژیتال سطح مفصلی ؛ C1.3 ، شکستگی سطح تاج سطح مفصلی).
C2 ، شعاع شعاع ، جنبه مفصلی ساده ، متافیزیک متمایز (C2.1 ، شکستگی ساژیتال جنبه های مفصلی ؛ C2.2 ، شکستگی جنبه تاج از جنبه های مفصلی ؛ C2.3 ، شکستگی مفصلی که به ساقه شعاعی گسترش می یابد).
C3 ، شکستگی شعاعی ، کمیته (C3.1 ، شکستگی ساده متافیز ؛ C3.2 ، شکستگی متمایز متافیز ؛ C3.3 ، شکستگی مفصلی که به ساقه شعاعی گسترش می یابد).
2. طبقه بندی شکستگی شعاع دیستال.
با توجه به مکانیسم صدمات طبقه بندی Femandez را می توان به 5 نوع تقسیم کرد :.
شکستگی های نوع I شکستگی های متافیزال فوق العاده متافیزال مانند شکستگی های COLLES (Angulation Colles) یا شکستگی های اسمیت (Angulation Metacarpal) هستند. قشر یک استخوان در زیر تنش شکسته می شود و قشر متضاد به صورت متمایز و تعبیه شده است.
شکستگی
شکستگی های نوع III شکستگی های داخل مفصلی است که ناشی از استرس برشی است. این شکستگی ها شامل شکستگی های بارتون Palmar ، شکستگی های بارتون پشتی و شکستگی های ساقه شعاعی است.
استرس برشی
شکستگی های نوع III شکستگی های داخل مفصلی و درج متافیزال ناشی از صدمات فشرده سازی ، از جمله شکستگی های مفصلی پیچیده و شکستگی های شعاعی پیلون است.
درج
شکستگی نوع IV یک شکستگی فرسایش از دلبستگی رباط است که در هنگام شکستگی تخلیه مفصل شعاعی کارپال رخ می دهد.
شکستگی سوق من دررفتگی
شکستگی نوع V ناشی از آسیب با سرعت بالا است که شامل چندین نیرو خارجی و صدمات گسترده است. (مخلوط I ، II ، IIII ، IV)
3. تایپ متناوب
ii. درمان شکستگی شعاع دیستال با آبکاری کف دست
نشانه ها
برای شکستگی های خارج از مفصلی به دنبال عدم موفقیت کاهش در شرایط زیر.
زاویه پشتی بیشتر از 20 درجه
فشرده سازی پشتی بیشتر از 5 میلی متر
کوتاه شدن شعاع دیستال بیشتر از 3 میلی متر
جابجایی بلوک شکستگی دیستال بیشتر از 2 میلی متر
برای شکستگی های داخل مفصلی بیشتر از جابجایی 2 میلی متر
اکثر محققان استفاده از صفحات متاکارپال را برای صدمات پر انرژی ، مانند شکستگی های شدید داخل مفصلی یا ریزش شدید استخوان توصیه نمی کنند ، زیرا این قطعات شکستگی دیستال مستعد به نکروز آواس عروقی هستند و برای تکرار مجدد آناتومیک دشوار است.
در بیماران مبتلا به قطعات شکستگی متعدد و جابجایی قابل توجه با پوکی استخوان شدید ، آبکاری متاکارپال مؤثر نیست. حمایت از زیر قشر شکستگی های دیستال ممکن است مشکل ساز باشد ، مانند نفوذ پیچ به حفره مفصل.
تکنیک جراحی
بیشتر جراحان از یک روش و تکنیک مشابه برای رفع شکستگی شعاع دیستال با یک صفحه کف دست استفاده می کنند. با این حال ، یک تکنیک جراحی خوب برای جلوگیری از عوارض بعد از عمل لازم است ، به عنوان مثال ، با آزاد کردن بلوک شکستگی از فشرده سازی تعبیه شده و بازگرداندن تداوم استخوان قشر ، می توان کاهش یافت. تثبیت موقت با 2-3 پین کیرسنر ممکن است استفاده شود ، و غیره
(i) تغییر مکان و وضعیت قبل از عمل
1. کشش در جهت شافت شعاعی تحت فلوروسکوپی انجام می شود ، با انگشت شست ، بلوک شکستگی پروگزیمال را از طرف کف دست و سایر انگشتان بلند می کند که بلوک دیستال را در زاویه ای از سمت پشتی بالا می برند.
2. موقعیت خوابیده به پشت ، با اندام آسیب دیده در یک جدول دست در زیر فلوروسکوپی.


(ب) نقاط دسترسی.
برای نوع رویکرد مورد استفاده ، روش PCR (Flexor Carpal Radial) رویکرد Palmar توصیه می شود.
انتهای دیستال برش پوست در پوست پوست مچ آغاز می شود و طول آن را می توان با توجه به نوع شکستگی تعیین کرد.
تاندون Flexor Flexor Carpi Radialis و غلاف تاندون آن بریده شده است ، به استخوان های کارپال دیستال و نزدیک به طرف مجاورت نزدیک است.
کشیدن تاندون فلکسور کارپال شعاعی به سمت اولنار از مجتمع تاندون میانه و تاندون فلکسور محافظت می کند.
فضای پارونا در معرض دید قرار می گیرد و عضله روتاتور قدامی آنی بین فلکسور digitorum longus (سمت اولنار) و شریان شعاعی (سمت شعاعی) قرار دارد.
قسمت شعاعی عضله روتاتور قدامی را در آن قرار دهید و خاطرنشان کنید که بخشی را باید برای بازسازی بعدی به شعاع بچسبانید.
کشیدن عضله روتاتور قدامی آنی به سمت اولنار امکان قرار گرفتن در معرض کافی شاخ اولنار در قسمت کف دست شعاع را فراهم می آورد.

رویکرد کف دست شعاع دیستال را در معرض دید قرار می دهد و به طور موثری زاویه اولنار را در معرض دید قرار می دهد.
برای انواع شکستگی پیچیده ، توصیه می شود که توقف Distal Brachioradialis می تواند آزاد شود ، که می تواند کشش آن را بر روی غده شعاعی خنثی کند ، که در آن نقطه غلاف کف دست با استفاده از محفظه پشتی اول می تواند جدا شود ، که می تواند بلوک شکستگی دیستال را در معرض شعاع و شعاعی قرار دهد ، و در داخل می چرخد و از طریق شعاع از طریق آن می چرخد و از آن جدا می شود. یک پین کیرچنر. برای شکستگی های پیچیده داخل مفصلی ، می توان از آرتروسکوپی برای کمک به کاهش ، ارزیابی و تنظیم دقیق بلوک شکستگی استفاده کرد.
(iii) روش های کاهش.
1. برای تنظیم مجدد از PRY استخوان به عنوان اهرم استفاده کنید
2. دستیار شاخص بیمار و انگشتان میانه را می کشد ، که تنظیم مجدد آن نسبتاً آسان خواهد بود.
3. پین Kirschner را از غده شعاعی برای تثبیت موقت پیچ کنید.


پس از اتمام مجدد مجدد ، یک صفحه کف دست به طور معمول قرار می گیرد ، که باید فقط به حوضه آبخیز نزدیک باشد ، باید برجستگی اولنار را بپوشاند و باید از نقطه میانی ساقه شعاعی نزدیک باشد. اگر این شرایط برآورده نشود ، اگر صفحه اندازه مناسبی نباشد ، یا اگر مجدداً رضایت بخش نباشد ، این روش هنوز کامل نیست.
بسیاری از عوارض به شدت با موقعیت صفحه مرتبط هستند. اگر صفحه خیلی دور از طرف شعاعی قرار بگیرد ، احتمالاً عوارض مربوط به فلکسور بانیون رخ می دهد. اگر صفحه خیلی نزدیک به خط آبخیز قرار داشته باشد ، ممکن است فلکسور عمیق انگشت در معرض خطر باشد. تغییر شکل جابجایی مجدد شکستگی به سمت کف دست می تواند به راحتی باعث بیرون آمدن صفحه به سمت کف دست و در تماس مستقیم با تاندون فلکسور شود و در نهایت منجر به تاندونیت یا حتی پارگی شود.
در بیماران پوکی استخوان ، توصیه می شود که این صفحه تا حد امکان به خط آبخیزداری نزدیک شود ، اما در آن نه. تثبیت زیرروه را می توان با استفاده از پین های Kirschner نزدیک به Ulna به دست آورد ، و پین های جانبی Kirschner و پیچ های قفل شده در جلوگیری از تغییر شکل شکستگی موثر هستند.
پس از قرار دادن صفحه به درستی ، انتهای پروگزیمال با یک پیچ ثابت می شود و انتهای دیستال صفحه به طور موقت با پین های Kirschner در بیشترین سوراخ اولنار ثابت می شود. ارتوپانتوموگرام فلوروسکوپی حین عمل ، نماهای جانبی و فیلم های جانبی با ارتفاع مچ 30 درجه برای تعیین کاهش شکستگی و موقعیت تثبیت داخلی گرفته شد.
اگر صفحه به طور رضایت بخش قرار بگیرد ، اما پین Kirschner داخل مفصلی است ، این امر منجر به بازیابی ناکافی تمایل کف دست خواهد شد ، که می تواند با تنظیم مجدد صفحه با استفاده از "تکنیک تثبیت شکستگی دیستال" برطرف شود (شکل 2 ، B).

شکل 2.
A ، دو پین Kirschner برای تثبیت موقت ، توجه داشته باشید که تمایل متاکارپال و سطوح مفصلی در این مرحله به اندازه کافی ترمیم نمی شوند.
B ، یک پین Kirschner برای تثبیت صفحه موقت ، توجه داشته باشید که شعاع دیستال در این نقطه ثابت است (تکنیک رفع بلوک شکستگی دیستال) ، و قسمت مجاورت صفحه به سمت ساقه شعاعی کشیده می شود تا زاویه شیب کف دست را بازگرداند.
C ، تنظیم دقیق آرتروسکوپی از سطوح مفصلی ، قرار دادن پیچ/پین قفل دیستال ، و تنظیم مجدد نهایی و تثبیت شعاع پروگزیمال.
در مورد شکستگی های همزمان پشتی و اولنار (Ulnar/Dorsal Die Punch) ، که نمی تواند به اندازه کافی مجدداً بسته شود ، از سه روش زیر استفاده می شود.
شعاع پروگزیمال به صورت قدامی به دور از محل شکستگی چرخانده می شود و بلوک شکستگی فسیل لونات از طریق یک روش طولانی شدن PCR به سمت استخوان کارپال فشار می یابد. یک برش کوچک برای محفظه های 4 و 5 به صورت پشتی ایجاد می شود تا بلوک شکستگی را در معرض دید خود قرار دهد و در بیشترین صفحه اولنار صفحه پیچ خورده است. تثبیت جلدی یا حداقل تهاجمی با کمک آرتروسکوپی انجام شد.
پس از جابجایی رضایت بخش و قرار دادن صحیح صفحه ، تثبیت نهایی ساده تر است و اگر پین هسته اولنار پروگزیمال به درستی قرار بگیرد و هیچ پیچ در حفره مفصل قرار نگیرد ، می توان تغییر مجدد آناتومیکی را انجام داد (شکل 2).
(IV) تجربه انتخاب پیچ.
به دلیل خرد شدن شدید استخوان قشر پشتی ، طول پیچ ها ممکن است به طور دقیق دشوار باشد. پیچ هایی که خیلی طولانی هستند ممکن است منجر به تحریک تاندون و برای پشتیبانی از تثبیت بلوک شکستگی پشتی شود. به همین دلیل نویسندگان استفاده از ناخن های قفل شده و ناخن های قفل چند محوره را در غده شعاعی و بیشتر فورامن اولنار و استفاده از پیچ های قفل ساقه در موقعیت های باقی مانده توصیه می کنند. استفاده از سر صاف حتی اگر به صورت پشتی نخ شود ، از تحریک تاندون جلوگیری می کند. برای تثبیت صفحه اتصال به هم پیوسته ، دو پیچ در هم تنیده + یک پیچ مشترک (قرار داده شده از طریق بیضی) می تواند برای تثبیت استفاده شود.
دکتر Kiyohito از فرانسه تجربه خود را در استفاده از صفحات قفل پالمر با حداقل تهاجمی برای شکستگی های شعاع دیستال ارائه داد ، جایی که برش جراحی آنها به 1 سانتی متر شدید کاهش می یابد ، که ضد انعطاف پذیر است. این روش در درجه اول برای شکستگی های شعاع دیستال نسبتاً پایدار نشان داده شده است ، و نشانه های جراحی آن مربوط به شکستگی های خارج از مفصلی از بخش های AO از انواع A2 و A3 و شکستگی های داخل مفصلی انواع C1 و C2 است ، اما برای شکستگی های C1 و C2 همراه با جمع شدن انبوه استخوان داخل مفصلی مناسب نیست. این روش همچنین برای شکستگی های نوع B مناسب نیست. نویسندگان همچنین خاطرنشان می كنند كه اگر با این روش كاهش و تثبیت خوبی حاصل نشود ، لازم است كه به روش برش سنتی تغییر دهید و به برش كوچك حداقل تهاجمی نچسبید.
زمان پست: ژوئن -26-2024